راستش خیلی سردرگمم...
شیرین درست فهمید.....خیلی که نشستم فکر کردم و تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدم که این شخصیتی که به نظرم نو اومده بود در اصل همیشه با من بوده....هر دفعه هم یه سرکی می کشید بیرون ببینه چه خبره اما با این قدرت خودشو نشون نداده بود....قسمت خوبش اینه که فهمیدم شخصیت قدیمی سر جاشه اما به چشمم نمیومد اون روز....از بس اون یکی فکرمو مشغول کرده بود....دیگه قرار شده هر دو تا شخصیت با هم مدارا کنن و در کنار هم یه سرمه بسازن ماه ...بده آدم خودشو تحویل بگیره؟؟ خداییش خیلی ترسیده بودما...فکر کردم دیگه بزرگ شدم حالم گرفته بود
امروز چه روز خوبی بود....از شدت بدبختی روز خوبی بود....هر چند اولش اصلآ خوب شروع نشد....از فرط بیکاری...فرط رو همینجوری می نویسن؟...آره شید زنگ زد که چی کار کنیم امروز آفتاب خوبه....منم تنها جاهایی که همیشه پیشنهاد می کنم....بستنی ماندو جلاتو٬ رابسون سوشی و ساحل و کنار دریا....امروز هم از خدا خواسته گفتم دریا....پا شدیم رفتیم ریلکس...یه ساحل تقریبآ خصوصی که هیچ کی نبود....۴ تا ستارهء دریایی بسیار بزرگ دیدم که رنگ لاک ناخن پام بودن....عکس ها رو حتمآ باید بذارم ببینی....یه کوچولوشم دیدم که نارنجی بود....یه دوست کوچولو هم پیدا کردم که ۳ سالش بود و منو مجبور کرد براش سنگ های رنگی جمع کنم...فقط هم نارنجی هاشو دوست داشت...اسم برادرش تو ذهنم موند به جای اسم خودش ایان!! آخه اسم معلم اجتماعی دبیرستانمون اینجا ایان بود...برادرش ۵ سالش بود...خود دختره بسیار زیاد با نمک بود و همین جوری اومد شروع کرد با من حرف زدن....بعد به صورتی کاملآ باورنکردنی تو برق آفتاب که ما داشتیم می سوختیم قطره های درشت بارون شروع کرد رو سرمون ریختن....اصلآ یه حالت خیلی باحالی که ما داشتیم جزغاله می شدیم و خیس بارون....پا شدیم بساط رو جمع کردیم بریم ناهار...بازهم هــــــای تو آفتاب غذای خوشمزه با آب یخ خوردیم و خیلی چسبید...اومدیم خونه فکر کردیم روز خوبمون تموم شدش دیگه....گرفتیم خوابیدیم بعد از ظهر....عصر اومدیم ۳ تایی من و ماسوله و داداچم تو اتاق....نشستیم از اولین صحنه ای که در کل زندگانی داداچ تا حالا یادمون بود رو واسه هم گفتیم...یادی از خاطرات خوب....یاد قدیم....قدیم که چقدر خوب بود همه چیز...مث قصه بود زندگی....چقدر حال داد بعد از عمری خواهر برادری دور هم نشستیم حرف زدیم....چقدر دلم تنگ بود....تو عجب زندانی خدا ما رو نگه داشته