هه هه!
وای ببخشید دیر شد! از خودت پذیرایی کردی؟؟ بفرمایید برات چای پوست کندم!میوه ها سرد میشه ها!
حال و احوال؟؟
خیلی خوشحالیا٬نه؟؟ 
آقا این کفتر جون بسیار زیبا مینویسه خودت برو ببین!
باز هم دارم گوجه و نمک میخورم !
آقا ما شب یلدا مجبور شدیم به جای خوشگذرونی بریم کمک بابام سر کار!البته بد نگذشت اما حس یلدا نبود به جز وقتی که فال حافظ گرفتیم!
انقدر غصه نخور جون من!هیچ چیز تو دنیا ارزش غصه خوردن نداره!منو ببین اگه دیدی یه بار غصه بخورم! هر موقع هم ناراحت میشم فقط ۵ ثانیه طول می کشه!
به نظرت عمر یه وبلاگ چقدره؟؟
هی میخواستم تا حرفام یادم نرفته بیام بنویسما...اما نشد...حالا انقدر چرت نوشتم که خودم هم رغبت نمی کنم بخونم! جون من فحش نده! خوشم میاد حرف که ندارم باز هم بنویسم!احساسش خوبه!!
ایشالا شب خوابای قشنگ قشنگ ببینی!
بُدو بُدو...لینک میدیم آی لینک میدیم!!
- امتحانای یه گُلی تموم شده دیگه! می خوایم دیگه لینک ها رو بذاریم و دیگه اینجا رو با لینکهای رفقا خودجلش (خوشگل)کنیم! لینک بدی لینک میدم! فقط مُدل لینک دادنمونو هنوز روش تصمیم نگرفتیم اگه نظری داری زودی بگو!
-یکی از پسرهای اقوام فکر کرده من هنوز مثل بچگیام شاعرم...کلاس اول دبیرستانه(نازی)..یه شعر خودش گفته واسه عقشش٬ حالا خواهش و تمنا که تو رو خدا سُرمه تو باید حتمآ باید نظر بدی!!
حالا من نمیدونم چی بگم...بیا کمک کن با هم جوابشو بدیم:
اگر از کوچه بپرسی
از باد
از بهار و از خاک
همگی معترفند
هیچ کس پاک به اندازهء تو
هیچ کس ناب به اندازهء تو
هیچ کس ساده و بی آلایش
مثل تو شور انگیز
مثل پرواز پرستوی بهار
به بزرگی همه دریاها
به بزرگی دل ماهی ها
هیچ کس مثل تو نیست! (الف.الف از اصفهان)
خلاصه که راستشو بگو!
یه جُک واقعی:
در هنگام بازجویی صدام از خوردن آب امتنا می کند و می گوید: اگر آب بخورم باید به دستشویی بروم من چطور به دستشویی بروم در حالی که می دانم مردم من در بندگی و اسارت هستند؟(به نقل از روزنامه محلی شهر خودمون ونکوور: پیوند)
-ازت خیلی ممنونم که میای وبلاگ نوپای منو می خونی...واقعآ شرمنده کردی به مُلا!! خیلی دوسِت دارم خودت که میدونی!فقط قربون دسِت "یه چی بگو پس" من انقد ذوق می کنم وقتی یه چی میگی!! یه نقطه هم بذاری بسه! وااااای ولی قربون تو برم که هم آفلاین میذاری و هم یه چی میگی!!
