Multi-cultural Canada

دیروز یه دوازده بار اومدم آپدیت کنم٬ هی نشد....هر کی یه اُردی میداد...حالا دیروز رو شاید بعدآ تعریف کردم که من چند بار مجبور شدم برم بیرون

می گم این کانادا هم عجب کشوریه....پریروز داشتم می رفتم پیش نویسه و برم رزومه بدم...توی اتوبوش نشسته بودم یه خانوادهء چینی سوار شدن از بابابزرگ و مامان بزرگ تا نوه ها و دیگه ماشالا مث خودمون پر جمعیت...آقا اینا نکردن همه یه جا پیش هم بشینن...این مادربزرگشون برداشت به همه دستور داد کجا بشینن٬‌هر کی یه گوشه از اتوبوس....حالا اینا از هر گوشه داد می زدن و با هم حرف می زدن...ماشالا زبان خیلی باحالی هم دارن دیگه فریاد می زدن....حالا اینا هیچی....بغل من دو تا ایرانی نشسته بودن....اون طرف تر دو تا روس بودن داشتن حرف می زدن...پیششون دو تا کره ای....روبروشون ۳ تا هندی....بغل اونا دو خانم ژاپنی.....روبروی من یه پسر و دختر اسپانیایی٬ می دونین چقدر بلند حرف می زنن؟!اون اول اتوبوس ۵ تا دختر ۱۴...۱۵ ساله از این جیغ جیغی های سفید...یه زوج ترک هم پیش اونا بودن.....آقا همه همزمان با هم بلند بلند حرف می زدن....انقدر باحال شده بود...البته من سرسام گرفتم اما خوب حرکت جالبی بود برام...می گن مالتی کالچرال همینه دیگه....عجب جای باحالی ما اومدیم واسه زندگانی....تا حالا به این صورت ندیده بودم

اون هفته داشتم با خودم فکر می کردم چقدر کادو گرفتن واسه پسرها سخته...حالا اگه دختر بود سریع یه چیزی براش می گرفتم....حالا این چند روزه بدبخت شدم...نمی دونم چی بگیرم....حتمآ باید یه چیز خیلی خوب بگیرم....ولی ساناز خیلی سلیقه خاصی داره....بریم خونه زندگی رو آماده کنیم دیگه....ایشالا امروز و امشب واسه همه آدم خوبای دنیا خیلی خوب باشه و خوش بگذره...دوستهای من که همشون آدم خوبان

نظرات 6 + ارسال نظر
مسافر هتل کالیفرنیا یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:12 ق.ظ http://sokote-marg.sharghian.com

اولن سلام
دومن بازم کادو
سومن خودت خوبی که بقیه رو خوب می پنداری!؟!؟!!
چهارمن مطمئنی اتوبوسو اشتباهی سوار نشدی؟
پنجمن هی من می گم ایران یه چیز دیگس باور نکن ببین اونجا همه جور آدم هست اگه فردا خدای نکرده زبونم .... یکی بیاد گولت بزنه تو اتوبوس ما اینجا چی کار کنیم؟
شیشمن شنیدم مایه دار شدی هی تند تند کادو می خری اگه نتونستی چیزی بهری بگو من یه کاریش می کنم من این جور پسرارو خوب می شناسم چون از بچگی باهاشون بودم
هفتمن از این به بعد تنها سوار ماشین های مشکوک نشو

شهاب ( یه پسر معمولی ) یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 06:38 ق.ظ http://pesaremamooli.persianblog.com

عجیبه ...چرا انقد برای دختر ها کادو گرفتن سخته؟! ... من فکر می کنم علتش اینه که زیادی جدیش می گیری ... منظورم کادو گرفتن هستا نه دوست پسر !

شیرین یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 09:00 ق.ظ http://moonlight1.co.sr

آره راست می گی سرمه جون منم توی این ماه برای دونفر میخوام کادو بگیرم آی موندم توش

شیرین یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 09:47 ق.ظ http://moonlight1.co.sr

سرمه جون من همش فکر می کردم تو آپدیت نمیکنی.. نگو من گیج آدرس وبلاگت رو اشتباه وارد کرده بودم... عذرخواهی مراپذیرا باش عزیزکم :)

گل و تگرگ یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:50 ب.ظ http://ramin69.blogsky.com

دارام دارام گلابی!!!!!! باحاله!‌سلام ما را به دخترها برسون!‌راستی تلفن را بر نمیداری روی من دیگه؟؟؟؟؟

علیرضا دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:58 ق.ظ http://www.armstory.com

آی دوست داشتم اونجا باشم شدیدا! کادو گرفتن هم اینقدرا سخت نیست. کافیه صادقانه باشه... اون رباعی خیام رو هم هرچی که گرفتی درسته :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد